کد مطلب:134129 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:106

از مجالس سوگواری بهتر بهره برداریم
همانگونه كه ما یادآور شدیم جای تردید نیست كه مجامعی كه بنام سوگواری حسین بن علی (ع) بوجود می آید در نشر معارف عالیه ی اسلام و آشنا ساختن مردم به اصول و مقررات و مسائل اسلام و جلویگری از فساد و گناه نقش مهمی را دارا است.

ما بخوبی می دانیم كه در بسیاری از اینگونه مجامع بخاطر مباحثی كه گاهی طرح می گردد و پند و اندرزهائی كه داده می شود و نه تنها ده ها شارب الخمر، تارك الصلوة، تجاوزین به اموال و نوامیس دیگران و بالاخره افراد آلوده به گناه تحول اساسی و اصولی در زندگی معنوی و مذهبی آنها بوجود می آید و آنها را در شمار مردان شایسته و پاك قرار می دهد بلكه در روحیه ی همگان كم و بیش اثرهای عمیق و قابل توجهی بجای می گذارد و حداقل آنها را از آلوده شدن بگناهان و انحرافات تازه و بیشتر باز می دارد.

آری در برابر هزاران عوامل فساد و تباهی كه در اجتماع ما وجود دارد حقاً این مجامع یك عامل باز دارنده موثر و مهم است


اینها حقایقی است كه ما آنرا انكار نمی كنیم اما می گوئیم متأسفانه به مقداری كه در راه بوجود آمدن این اجتماعات نیرو مصرف می شود بهره برداری نمی گردد.

نام مقدس حسین (ع) وسیله ای است مؤثر كه ما می توانیم در پرتو آن طبقات مختلف و گوناگون اجتماع را بساده ترین وجه گرد یكدیگر جمع كنیم و از آنان در همه ی زمینه ها حداكثر بهره را برداریم اما بدبختانه از این امكان وسیع و حساس بطور ناچیزی استفاده می كنیم. در اجتماع ما گاهی دیده می شود كه مجالس بزرگ و مهمی بوجود می آید ولی در آنجا جز برنامه سوگواری و عزاداری كار مثبت دیگر انجام نمی گیرد.

اشتباه نشود! نویسنده ارزش معنوی بكاء و سوگواری بر فرزند شهید پیغمبر حسین بن علی علیهم السلام را انكار نمی كند. ما كاملا معتقدیم كه نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عبادة.

ما در شمار آن دسته ای نیستم كه با یك فكر خشك و جامد به همه چیز و به تمام مسائل تنها از دریچه ی منافع مادی و زندگی محدود این جهان می نگرند و عملا گویا تمام ارزش های معنوی و روحانی را انكار می كند!! این دسته بهر موضوعی كه برسند و در برابر هر مسئله كه قرار بگیرند بلادرنك می پرسند، منافع اجتماعی، بهداشتی، اقتصادی این كار چیست و برای زندگی این جهان چه بهره ای دارد؟ ما با این طرز فكر میانه خوبی نداریم و معتقدیم كه همه ارزشها در مسائل بهداشتی، اقتصادی و بالاخره


زندگی این جهان خلاصه نمی شود بسیاری از مسائل است كه علاوه بر داشتن اینگونه منافع دارای ارزشهای معنوی بزرگی است و این ارزشها را كسانی درك می كنند كه (علاوه بر آنكه به یك حقیقت روشن یعنی جهان دیگر معتقدند برای عواطف انسانیت فضائل اخلاقی و فداكاریهائی كه در راه عدالت و آزادی انجام می شود اصالت و ارزش قائل باشند.

نویسنده معتقد است آنهائی كه در برابر حادثه ی خونین طف و فاجعه جانسوز كربلا بی تفاوت هستند و هیچگونه تأثر و تألم در خود حس نمی كنند قطعاً از عواطف پاك انسانیت بی بهره اند، آیا ممكن است عاطفه ای در انسانی یافت شود و با اینحال از شنیدن و یا خواندن تاریخ زندگی آزادمردی كه برای دفاع از حق و حقیقت، عدالت و فضیلت در برابر ستم و استبداد و كفر بیدادگری از هیچگونه فداكاری دریغ ننمود ابداً متاثر و متاسف نگردد!؟

اگر حادثه ی كربلا كه پاكترین و اصیل ترین نمونه مقاومت مظلومی در برابر ستم و ظلم و گناه است عاطفه ی انسانی او را تحت تأثیر قرار ندهد پس كدام حادثه ی مظلومانه برای وی تأثرانگیز و غم آور خواهد بود؟!

حكومت كثیفی كه برای خفه كردن صدای عدل و آزادی و پیكار كننده ی با ظلم و فساد از هیچ جنایت و گناهی روگردان نشد خیمه های كودكان را آتش زد، آبرا بر روی بزرگان و خردسالان بست، اطفال شیرخواره را هدف تیر قرار داد، زنان و بچه های داغدار را به اسارت برد و بر بازوهای آنان ریسمان بست و بر بدنهای لاغر و نحیف آنها تازیانه


نواخت و حتی سر بریده پاكترین انسانهای عصر خود را در مجلس عمومی مورد اهانت قرار داد. خواهران و دختران مصیبت دیده شهدای طف را در شهرها و بلاد گرداند در حالی كه سرهای بریده برادران و پدران آنها در برابر چشم آنان بر بالای نیزه قرار داشت، آیا یك انسان می تواند عكس العملش در برابر این حكومت ستمگر و آن مظلومی كه در برابر او قرار گرفته بود و آنگونه فداكاری انجام داد یكسان و مساوی باشد؟!

اگر انسان دوستی، فضیلت خواهی، و عواطف بشریت ایجاب می كند كه هر فردی از پسر معاویه و حكومت ننگین وی اظهار تنفر و انزجار كند همان عوامل هم الزام می كند كه هر انسانی در برابر حادثه ی كربلا و فاجعه ی خونین طف پاكترین احساسات و عواطف خویش را نثار سازد با این ترتیب تأثر و سوگواری برای سالار شهیدان و رهبر آزادگان یعنی حسین بن علی (ع) نه تنها از نظر معتقدات مذهبی مقدس و دارای ارزشهای معنوی است بلكه از نظر انسان دوستی و فضیلت- خواهی هم عملی منطقی و معقول است، این منطق اگر چه برای دنیای صنعتی ما و جهان غرب قابل فهم نیست اما ما به آنها حق می دهیم كه این حقیقت را درك نكنند، زیرا همه می دانیم كه زندگی ماشینی و جنجالی قاره های اروپا و آمریكا تمام عواطف و فضائل بشریت را سخت تحت الشعاع خویش قرار داده به طوری كه از این مسائل در آنجا كمتر خبر است.

اگر بر اكثریت مردم آنجا عواطف حكومت می كرد اینگونه نبودند كه تنها برای بهتر زیستن یا به مصرف رساندن كالای كارخانه های اسلحه سازی خود دنیائی را به آتش و خون بكشند و هر روز آتش جنگ را


در گوشه ای از جهان و در بین ملتهای فلك زده و كوچك روشن سازند. اگر آنها از عواطف انسانیت چیزی درك می كردند هیچگاه حاضر نبودند تنها برای حفظ منافع خود میلیونها انسان و زن و مرد و كودك را در زیر خمپاره ها و رگبار مسلسل و گلوله نیست و نابود كنند و آبادیها و شهرهای بزرگ را به ویرانه ها تبدیل سازند.

آری برای كشورهای بزرگ و نیرومند عصر ما كه هیچ چیز بدون استثناء برای آنان جز مادیت و حفظ منافع خودشان مطرح نیست، درك نكردن منطق «عاطفه» فضیلت دوستی و اشك ریختن هنگام تأثر و غمخواری برای مظلوم و ستمدیده عجیب نیست.

با این توضیحات خواننده ی عزیز تصدیق دارد كه نویسنده به ارزش معنوی بكاء و سوگواری بر عزیزترین فرزندان اسلام و یاران پاك و آزاده ی وی كاملا ایمان دارد، اما می گوید تشكیل مجالس بزرگ و اجتماعات عظیم تنها به منظور سوگواری و عزاداری به منزله ی استفاده نكردن از یك فرصت بسیار حساس و متناسب است چه بهتر كه ما در اینگونه مجامع هم از نظر سوگواری و شئون معنوی استفاده كنیم و هم در راه نشر تعالیم عالیه ی اسلام و آشنا ساختن مردم با حكام و اصول و مقررات اسلامی و مبارزه با فساد و آلودگیهائی كه به صورت های گوناگون در اجتماع ما فراوان وجود دارد و خلاصه در راه زنده كردن هدفهای عالی و اسلامی حسین بن علی (ع) قدمهای برجسته و مؤثری برداریم، خوشبختانه ما در بین گویندگان مذهبی و خطبای اسلامی شخصیت های علمی و پرارزش فراوان داریم پس چه بهتر


كه از آنها در پرتو سوگواری حسین و نام حسین (ع) در راه همان اهداف اسلامی و انسانی كه امام صادق برای نهضت كربلا برمی شمرد یعنی نجات مردم مسلمان از جهالت و رهائیدن آنان از حیرت ضلالت بهره برداریم؟! این یك وظیفه ی حتمی است كه اگر ما از انجام آن غفلت ورزیم قطعاً نهضت مقدس حسین و حادثه ی خونین طف را درك نكرده و هدف عالی آن حضرت را ندانسته و نشناخته ایم.